نوحه خوان: حسین فخری
دیده گریانی چرا؟ دیده
گریانی چرا؟
عمه جان اینجا کجاست؟ عمه جان اینجا کجاست؟
سوز آه و ناله ات، دل خراش و غم فزاست
عمه جان اینجا کجاست ؟عمه جان اینجا کجاست؟
خاک این صحرا چرا، عمه میریزی به سر
میزنی بر سینه و، میکشی آه از جگر
جای جای این زمین، میکنی هر دم نظر
گوییا این خاک پاک، پیش چشمت آشناست
عمه جان اینجا کجاست؟ عمه جان اینجا کجاست؟
گاه از درد درون، بیقراری میکنی
گه گلاب از چشمه ی، دیده جاری میکنی
گه گذاری سر به پا، آه و زاری میکنی
گاه میبوسی زمین، گاه فریاد به پاست
گاه فریادت به پاست
عمه جان اینجا کجاست؟ عمه جان اینجا کجاست؟
گه به این جانب دوان، گه به آن جانب روان
گه به حال اضطراب، گه کشی از دل فغان
بر دلم آتش زدی، این چه حال است عمه جان
خاک و سنگ این زمین، با نوایت همنواست
عمه جان اینجا کجاست؟ عمه جان اینجا کجاست؟
عمه جان اینجا کجاست؟
عمه بر سر میزند، از چه زین العابدین
از یتیمان می رود، ناله بر عرش برین
ناله های جان گداز، خیزد از این سرزمین
این چه شور محشر و این چه آهنگ عزاست
عمه جان اینجا کجاست؟ عمه جان اینجا کجاست؟
رنگ رخسارت چرا، عمه جان پژمرده است
هم به خود میلرزی و هم دلت افسرده است
دیدن این منظره، طاقم از دل برده است
گرد غم بر چهره ات، ای امید دل چراست
سرپرست کاروان، از چه هستی سوگوار
دختر شیر خدا، اشک ریزی زار زار
آیت زهرا نما، لعل لب را باز کن
عمه جان مشکن دلم، مرهمت آغاز کن
با سکینه دخترت، درد و دل ابراز کن
نغمه جان سوز تو، بهر هر دردی دواست
عمه جان اینجا کجاست؟ عمه جان اینجا کجاست؟
گو که ای آرام جان، باش ساکت از خروش
عندلیب خوش نوا، از نوا یک دم خموش
لحظه ای آرام باش، کن کلام عمه گوش
غنچه باغ حسین، این زمین کربلاست
این زمین کربلاست، جای خونین لاله هاست
عمه جان اینجا کجاست؟عمه جان اینجا کجاست؟
این گلستان مشهدَ لاله های پرپر است
این مزار قاسم و آن مزار اکبر است
بر سر صدر حسین، خوابگاه اصغر است
این زمین لاله رنگ، مقصد خون خداست
این زمین کربلاست، این زمین کربلاست
این دیار کربلاست، قتلگاه اولیاست
عمّوی نام آورت، شد در این میدان شهید
در کنار علقمه، پیکرش در خون تپید
قامت بابت حسین، در غم قتلش خمید
آن محلِّ مقتل، آن عزیز باوفاست
این دیار کربلاست، جای خونین لاله ست
قتلگاه اولیاست، این دیار کربلاست
باشد این جایی که شمر، از ستم خنجر کشید
با لب خشکیده سر، از تن بابا برید
کز غم جان کاه او، روی زینب شد سپید
چون معلّم زین عَلَم، با تقلّی در عزاست
این دیار کربلاست، این دیار کربلاست
قتلگاه اولیاست، عمه جان اینجا کجاست؟
عمه جان اینجا کجاست ؟ عمه جان اینجا کجاست؟
این دیار کربلاست قتلگاه اولیاست
عمه جان اینجا کجاست؟ عمه جان اینجا کجاست؟
سوز آه و ناله ات، دل خراش و غم فزاست
عمه جان اینجا کجاست ؟عمه جان اینجا کجاست؟
خاک این صحرا چرا، عمه میریزی به سر
میزنی بر سینه و، میکشی آه از جگر
جای جای این زمین، میکنی هر دم نظر
گوییا این خاک پاک، پیش چشمت آشناست
عمه جان اینجا کجاست؟ عمه جان اینجا کجاست؟
گاه از درد درون، بیقراری میکنی
گه گلاب از چشمه ی، دیده جاری میکنی
گه گذاری سر به پا، آه و زاری میکنی
گاه میبوسی زمین، گاه فریاد به پاست
گاه فریادت به پاست
عمه جان اینجا کجاست؟ عمه جان اینجا کجاست؟
گه به این جانب دوان، گه به آن جانب روان
گه به حال اضطراب، گه کشی از دل فغان
بر دلم آتش زدی، این چه حال است عمه جان
خاک و سنگ این زمین، با نوایت همنواست
عمه جان اینجا کجاست؟ عمه جان اینجا کجاست؟
عمه جان اینجا کجاست؟
عمه بر سر میزند، از چه زین العابدین
از یتیمان می رود، ناله بر عرش برین
ناله های جان گداز، خیزد از این سرزمین
این چه شور محشر و این چه آهنگ عزاست
عمه جان اینجا کجاست؟ عمه جان اینجا کجاست؟
رنگ رخسارت چرا، عمه جان پژمرده است
هم به خود میلرزی و هم دلت افسرده است
دیدن این منظره، طاقم از دل برده است
گرد غم بر چهره ات، ای امید دل چراست
سرپرست کاروان، از چه هستی سوگوار
دختر شیر خدا، اشک ریزی زار زار
آیت زهرا نما، لعل لب را باز کن
عمه جان مشکن دلم، مرهمت آغاز کن
با سکینه دخترت، درد و دل ابراز کن
نغمه جان سوز تو، بهر هر دردی دواست
عمه جان اینجا کجاست؟ عمه جان اینجا کجاست؟
گو که ای آرام جان، باش ساکت از خروش
عندلیب خوش نوا، از نوا یک دم خموش
لحظه ای آرام باش، کن کلام عمه گوش
غنچه باغ حسین، این زمین کربلاست
این زمین کربلاست، جای خونین لاله هاست
عمه جان اینجا کجاست؟عمه جان اینجا کجاست؟
این گلستان مشهدَ لاله های پرپر است
این مزار قاسم و آن مزار اکبر است
بر سر صدر حسین، خوابگاه اصغر است
این زمین لاله رنگ، مقصد خون خداست
این زمین کربلاست، این زمین کربلاست
این دیار کربلاست، قتلگاه اولیاست
عمّوی نام آورت، شد در این میدان شهید
در کنار علقمه، پیکرش در خون تپید
قامت بابت حسین، در غم قتلش خمید
آن محلِّ مقتل، آن عزیز باوفاست
این دیار کربلاست، جای خونین لاله ست
قتلگاه اولیاست، این دیار کربلاست
باشد این جایی که شمر، از ستم خنجر کشید
با لب خشکیده سر، از تن بابا برید
کز غم جان کاه او، روی زینب شد سپید
چون معلّم زین عَلَم، با تقلّی در عزاست
این دیار کربلاست، این دیار کربلاست
قتلگاه اولیاست، عمه جان اینجا کجاست؟
عمه جان اینجا کجاست ؟ عمه جان اینجا کجاست؟
این دیار کربلاست قتلگاه اولیاست
No comments:
Post a Comment